۱۳۹۴ آذر ۲۵, چهارشنبه

نقدی بر تورات (کتاب استر)

یکی از کتب 24 گانه ی تورات است که تماما به ایران هخامنشی ربط دارد و تمام وقایع آن از ابتدا تا به انتها در شوش و در دربار پارس رخ می دهد، حکایت آن داستان تسلط بی چون و چرای دختری یهودی است بر دربار شاهنشاهی ایران در زمان اخشورش که به تصدیق تورات از هند تا حبشه بر 127 مملکت حکومت می نمود(نگاه کنید به: کتاب مقدس؛عهد عتیق؛کتاب استر؛از فصل یکم ؛آیه 1). اخشورش که ظاهرا خشایارشا پادشاه هخامنشی فرزند داریوش کبیر است.
وی در سال سوم سلطنت خود مهمانیی مهیا می نماید در دارالسلطنه ی شوش برای نشان دادن جلال و حشمت خود که 180 روز به طول می انجامد و پس از پایان این مدت مراسم جشن 7 روزه ای در کاخ خود برپا می کند که در روز هفتم در عالم مستی امر می کند وشتی شهبانویش را با تاج ملوکانه به حضورش بیاورند تا خلایق  زیبایی او را از نزدیک ببینند؛ولی شهبانو از این امر شاهنشاه سرباز می زند و مغضوب شاه می شود و شهریار دستور   می دهد تا رتبه ی او را به دیگری که شایسته تر از او است بدهند و پس از جستجو در سراسر کشور دختری بنام استر که عموزاده و دختر خوانده ی مردی یهودی به نام مردخای بن یائیر بن شمعی بن قیس بنیامین می بود که از اورشلیم جلای وطن نموده بود و در شوش اقامت گزیده بود برای شهربانویی گزیده شد اما بنا به درخواست مردخای قومیت یهودی او مخفی ماند.
اخشورش را وزیری بود هامان نام که کلیه ی خادمان دربار بر او سجده می کردند الا مردخای؛ هامان که از یهودی بودن مردخای و جسارتش آگاه بود تصمیم می گیرد کلیه ی یهودیان را قتل عام نماید اما پیش از اجرا شدن فرمانش پادشاه در یک بزم و میگساری به استر قول می دهد که هرچه از شاه بخواهد بدو بدهد حتی نیمی از مملکتش را اما استر از شاه اعدام هامان را می خواهد و شاه این درخواست را می پذیرد و علاوه بر آن به استر و عمویش اجازه  می دهد نامه هایی به 127 ولایتش بنویسند که به موجب آن به یهودیانی که در همه شهرها هستند می توانندتمامی قومهایی که نیت اذیت یهودیان را دارند را با اطفالشان و زنانشان هلاک نمایند و اموالشان را تاراج کنند و این حکم در کل کشور اجرا شد و در شوش در دو روز حکم جاری گشت و یهودیان به روی هم هفتادوهفت هزار نفر را قتل عام کردند و آن روز را روز بزم و شادی نام نهادند(نگاه کنید به:پیرنیا،حسن؛تاریخ ایران باستان،ج1؛ص 734الی738).
با مداقه بر این داستان تنها می توان به این نتیجه رسید که از صدر تا زیل آن رمانی خیالی بیش نیست و به هیچ عنوان در این داستان پردازی هیچ ضرافتی رعایت نشده است؛ برای روشنتر شدن بحث به دلایلی اکتفا می نمائیم؛ ضیافتی برپا می گردد که شش ماه تمام بدون وقفه ادامه دارد! پادشاه به همسرش و شهبانوی ایران امر نماید برهنه در برابر اتباع و رعایایش ظاهر گردد! در حالی که تمام منابع تاریخی از مقررات سخت اخلاقی حاکم بر دربار هخامنشی سخن می رانند(پلوتارک؛حیات مردان نامی؛ج4،ص 480،بند 3)، هر پادشاه شرقی چه فارس چه عرب و چه ترک حتی در انتخاب یک اسب برای اصطبل سلطنتی خود در نژاد و اصالت آن بسیار دقیق می شوند پس چگونه پادشاه 127 کشور دختر ناشناسی را بدون هیچ بررسی در سابقه ی خانوادگی،مذهبی و قومی به همسری خود برگزیند!( تاریخ هرودوت؛کتاب اول،بند 134 وبیانی،شیرین؛تاریخ ایران باستان(2)،ص 220) و به یک پناهنده ی مفلوک خارجی منصب صدارت و تاج  زرین بخشیده باشد!( بریان،پیر؛تاریخ امپراطوری هخامنشیان ؛ج1،ص549) و نهایتا در کشوری که روح اغماض و مدارای مذهبی آن زبان زد خاص و عام بود(تواریخ؛ وحید مازندرانی؛ص518) چگونه به خاطر چشم و ابروی یک دختر یهودی شاه اجازه ی قتل عام هزاران نفر از اتباع خود را صادر می نماید و علاوه بر اینها چرا جز کتاب مقدس این داستان در هیچ کتاب تاریخی دیگر حتی کوچکترین اشاره نمی گردد!  
 اما این رمان در کتاب مقدس مقدمات برپایی جشنی در سالروز این ماجرا در بین یهودیان گردید که روز 14و15 ماه ادر که مطابق با اواخر اسفند ماه ایرانی می باشد برپا می گرددو نامش عید پوریم می باشد؛ اما در واقع ریشه ی این عید در بابل کهن می باشد که در کنعان نیز برگزار می شد و قوم یهود آن را مانند دیگر سنن خود از تمدنهای پیشین اقتباس نمودند(شفا،شجاع الدین؛تولدی دیگر؛ص 321) اما علت پیدایش و ساختن این رمان را می توان چنین انگاشت که به یهودیان نشان دهد که می توان اتباع کشوری دیگر باشند و در عین حال هویت یهودی خود را حفظ کنند و چگونه در دورانهای بحرانی یهودیان می توانند با دولتهای حاکم همزیستی کنند بی آنکه یهودیت خود را انکار نمایند.
دکتر علی نیکویی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر