۱۳۹۵ مهر ۱۳, سه‌شنبه

پیرامون جشن شهریورگان


شهریور به معنی شهریاری دلخواه است، او نیروی شهریاری و تسلط بر خویش است و هماورد او “سئورو” دیو آشوب و خودسری است. شهریور یکی دیگر از امشاسپندان (1) است که نگهبانی فلزات را به عهده دارد، درگاهان، هرمزد انجامین پاداش و پادافره (2) را از طریق او به مردمان می‌دهد. (3) و این شاید اشاره به فلز گداخته‌ای باشد که در پایان زمان به زمین جاری خواهد شد و مردم باید از آن گذر کنند، زیرا شهریورِ امشاسبند، نگهبان فلزات است. (4)
معنی شهریرو دوستی و آرزوست، شهریور فرشته‌ای است که به جواهر هفتگانه از قبیل طلا و نقره و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم به آنها بستگی دارد، موکل است. شهریور روز از شهریور ماه که روز چهارم ماه است و به نام امشاسپند توانای “خشترایا” می‌باشد، جشن شهریرگان است، این فرشته در جهان مادی نگهبان زر و سیم و فلزات دیگر و دستگیری بینوایان و فرشته‌ی رحم و مروت است، پادشاهان دادگر تحت حمایت این فرشته‌ی توانا هستند؛ چون این جشن به پادشاه دادگر بستگی دارد که نماینده‌ی سلطنت آسمانی هستند، لذا معمولا باید در این جشن به حضور پادشاه می‌رفتند و شادباش می‌گفتند.
جشن شهریورگان از دو جنبه‌ی دیگر نیز دارای اهمیت می‌باشد: یکی اینکه در این ماه محصولات کشاورزی جمع آوری می‌شود و به مناسبت نتیجه گرفتن از نعمت کشت و کار و به دست آمدن محصولات، کشاورزان به جشن و شادی می‌پرداختند؛ از جهت دیگر در این ماه، ماه پاییز کاری شروع می‌شود و شروع کار کشت و زرع به امید برداشت خوب جشن می‌گرفتند. بنابراین با مطالبی که عنوان شد این جشن گذشته از جشن پادشاهان دادگر، برای کشاورزان از لحاظ جمع آوری محصول بهاری و شروع بکاشت پاییز، بهترین جشن و شادمانی است. مردم ایران باستان در این جشن به فقرا احسان و اطعام می‌کردند.
ابوریحان بیرونی (5) چنین می‌گوید: “شهریور ماه که روز چهارم آن شهریور روز است و آن به مناسبت توافق دو اسم جشن می‌گیرند، که آن را شهریورگان گویند. معنی شهریور دوستی و آرزوست، شهریور فرشته‌ای است که به جواهر هفتگانه از قبیل نقره و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم به آنها بستگی دارد، موکل است. خورشید موبد گفته است که آذر جشن روز اول این ماه بود(ماه شهریور) و این عید برای خاصه بود، و از روزهای معروف ایرانیان محسوب می‌شد.اگر چه در ماه‌های فارسی است و این هید از روزهایی است که مردم تخارستان (6) آن را معمول می‌داشتند و این آتش را برای تغییری که در هوا پیدا شده که اول زمستان است می‌افروختند. ولی در زمان ما اهل خراسان این عید را آغاز پاییز می‌گیرند و این روز روز مهر است که اول گهنبهار (7) پنجم است و آخرین روز بهرام است و در این روز خداوند بهائم (8) را آفرید و نام آن -مدیامیریم‌گاه- است.”
کریستین‌سن (9) می‌نویسد: در هفتم شهریور عید آذر جشن اول بود، آذرجشن، عید آتش خانه محسوب می‌شد، در داخل خانه‌ها آتش‌های بزرگ می‌افروختند و در ستایش خدا و شکر نعم او سعی بلیغ می‌کردند، مردمان گرد هم فراهم آمده با هم غذا می‌پختند و تفریح می‌کردند ؛ ظاهرا این عید در بعضی از نواحی ایران معمول بوده است.
دکتر علی نیکویی

پانویس:
1.        امشاسپندان شش فروزه اهورامزدا هستند که هر کدام دارای مفهومی است که بخشی از عظمت خداوند یکتا را به آدمی می‌شناسانند و با شناخت و پیروی از این مفاهیم و ایزدان می‌توان اهورا مزدا را درک کرد. همچنین گفته شده‌است به شش ایزد (فرشته) اهورا مزدا (خدا) گفته می‌شود. مطابق باورهای مذهبی زرتشتی، امشاسپندان، خداوند را در زمین برای گسترش صلح و عدالت یاری می‌کنند و هرکدام مسئولیت محافظت از چیزی را بر عهده دارند. امشاسپندان که واسط بین خالق و مخلوق هستند راهبر نیکوکاران به بهشت نیز بشمار می‌آیند. ویژگی امشاسپندان به گونه‌ای است که به مجردات معنوی و اخلاقی دلالت داده‌شده و گاهی مفهومی انتزاعی را در بر می‌گیرند. گاهی در تفسیرهای جدید دینی امشاسپندان را صفات اهورامزدا دانسته‌اند. در عقاید امروزی زرتشتیان امشاسپندان مفهوم اساطیری خود را ندارند و تنها بعنوان صفات و فروزه‌های اهورامزدا نامشان یاد می‌شود.
در جهان‌بینی مذهبی زرتشتی اندیشه ی نیک و خرد (وهومن یا بهمن)، راستی، و داد و قانون (اشاوهیشتا یا اردیبهشت)، نیروی پسندیده اهورایی (خشترا یا شهریور)، مهر و مدارایی افزاینده (سپنتا آرمیتی یا سپندارمزد) پایه‌های دین است که انسان را به خودشناسی و رسایی (ه-اُروتات یا خرداد) و جاودانی (امرتات یا امرداد) می‌رساند.
شش امشاسپندان عبارت‌اند از:
  1. وهومنیا وهومنه یا بهمن به معنی اندیشه نیک است که در طرف راست اهورامزدا می‌نشیند و تقریباً نقش مشاور او را دارد. موکّل و پشتیبان حیوانات سودمند در جهان است. با انسان و اندیشه ی نیک انسان ارتباط دارد؛ چون مظهری از خرد آفریدگار است. زیرا از طریق اندیشه نیک است که به شناخت دین می‌توان رسید. او اندیشه ی نیک را به ذهن ادمیان می‌برد و ایشان را به سوی آفریدگار رهبری می‌کند؛ و پس از مرگ نیز روان آدمیان را خوشامد می گوید و آنان را به بالاترین بخش بهشت رهنمون می‌شود. زردشت نیز از طریق او به درگاه اورمزد بار می‌یابد. همکاران او در میان ایزدان، ایزدا ماه و ایزد گوشورن (ایزد موکل چهارپایان) هستند. ایزدان «رام» و «زروان» نیز در زمره ی یاران او به شمار آمده‌اند. او گزارشی روزانه از اندیشه و گفتار و کردار مردمان تهیه می‌کند. این امشاسپند نرینه و رقیب اهریمنی او، «اکومن» است.
  2. اشه و هیشته یا ارته وهیشتهیا ارته وهیشته یا اُردیبهشت به معنی اَشه یا ارتی (راستی) است که زیباترین امشاسپندان و نمادی است از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در این جهان. سخنِ درست گفته شده، آیینِ خوب برگزار شده، گندم بسامان رشد کرده و مفاهیمی از این نوع، نشانه‌ای از اردیبهشت دارند. او نیایش‌ها را زیر نظر دارد. آنانکه اریبهشت را خشنود نکنند از بهشت محرومند. این امشاسپند نه تنها نظم را در روی زمین برقرار می‌سازد، بلکه حتی نگران نظم دنیای مینُوی و دوزخ نیز هست و مراقبت می‌کند که دیوان، بدکاران را بیش از آنچه سزایشان است تنبیه نکنند. نماینده ی این جهانی او آتش است. از اوقات روز وقت نیمروز به او تعلق دارد. یاران او، ایزدان «آذر»، «سروش»، «بهرام » و «نریوسنگ» هستند.
  3. خشتره و ییریهیا شهریور. به معنی شهریاری و سلطنت شایسته است. او مظهر توانایی، شکوه، سیطره و قدرت آفریدگار است. در جهان مینُوی، او نماد فرمانرواییِ بهشتی و در گیتی نماد سلطنتی است که مطابق میل و آرزو باشد، اراده ی آفریدگار را مستقر کند، بیچارگان و درماندگان را در نظر داشته باشد و بر بدی‌ها چیره شود. همکاران او، ایزد مهر، ایزد خورشید و ایزد آسمانها هستند
  4. سپنت ارمیتییا سپندارمذ. به معنی اخلاص ، پاکبازی و بردباریِ مقدس است. سپندارمذ با نمادی زنانه، دخترِ اورمزد به شمار می‌آید و در انجمن آسمانی در دست چپ او می‌نشیند. چون ایزد بانوی زمین است، به چهارپایان چراگاه می‌بخشد. زمانی که پارسایان در روی زمین، که نماد این جهانی اوست، به کشت و کار و پرورش چهارپایان می‌پردازند یا هنگامی که فرزند پارسایی زاده می‌شود او شادمان می‌گردد و وقتی مردان و زنانِ بد و دزدان بر روی زمین راه می‌روند آزرده می‌شود. همانگونه که زمین همه بارها را می‌شکیبد و تاب می آورد، او نیز مظهری از تاب آوری و بردباری است.
  5. هئوروتاتیا خرداد. به معنی تمامیّت، کلیّت، رسایی و کمال است و مظهری از مفهوم نجات و رستگاری برای افراد بشر. آب را می‌پاید و در این جهان، شادابی گیاهان مظهر اوست.
  6. امرتاتامرداد یا مرداد. به معنی بی مرگی است و تجلی دیگری از رستگاری و جاودانگی. سرور گیاهان است. او گیاهان را برویاند و رمه گوسفندان را بیفزاید.
2.         مکافات بدی/ دهخدا
3.         یسنه۴۵،بند ۷
4.        یشت۱۰،بند۱۲۵
5.        بیرونی، ابوریحان، آثارالباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، نشر امیرکبیر، چ۳. ۱۳۶۳: ۳۳۷-۳۳۶
6.         تُخارستان یا طُخارستان نام سرزمین باستانی وسیعی که قسمت‌های وسیعی از مناطق شرقی ایران باستان را دربر می‌گرفت. باختر از شمال با سرزمین سُغد و آمودریا و از مشرق با چین و از جنوب با هندوستان و رشته‌کوه هندوکش محدود بوده‌است، پایتخت آن شهر باختر (به یونانی: Βάκτρα باکترا) یا زاریاسپا (Zariaspa) بوده که اکنون بلخ می‌گویند و امروزه شهری کوچکی است در ولایت بلخ (به مرکزیت مزار شریف) در شمال افغانستان امروزی.
7.         گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار در اسطوره‌های زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل می‌کنند که اهورامزدا دنیا را در شش “گاه” آفرید و اولِ هر گاهی نامی دارد و در اولِ هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دین‌های سامی، آفریدگار، جهانِ هستی را در شش روز می‌آفریند، در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام می‌رسانَد. به این ترتیب که در یسنا آمده‌است:
Maidh-yo-zarem)میدیوزَرِیم) نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت‌ماه، چهل‌وپنجمین روز از اول سال که در آن “آسمان” آفریده شد.
Ø      Maidh-yo-shema)میدیوشـِیم ) روز پانزدهم تیرماه، صدوپنجمین روز سال که در این روز “آب” آفریده شد.
Ø      Paiti-shahem)پَـیته‌شَـهیم) روز سی‌ام شهریورماه صدوهشتادمین روز سال که در این روز “زمین” آفریده شد.
Ø      Aya-threm)اَیاسرِم ) سی‌ام مهرماه، دویست‌ودهمین روز سال که در آن “گیاه” آفریده شد.
Ø      Maidh-ya-rem)میدیارِم) بیستم دی‌ماه، دویست‌ونودمین روز سال که “جانوران” آفریده شدند.
Ø      Hamas-path-maedem)هَـمَـسپَـتمَدُم): در آخرین روز کبیسهٔ سال، یعنی سیصدوشصت‌وپنجمین روز سال، که آن را وهیشتواشت‌گاه می‌نامند، واقع است که “مردمان” آفریده شدند.
Ø      هریک از جشن‌های ششگانه‌ی گاهنبارها پنج روز به‌طول می‌انجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهم‌ترین روز جشن بوده‌است. این آیین با رای شورای عالی سیاست‌گذاری ثبت میراث معنوی در سیاهه‌ی آیین‌های ملی ایران ثبت شده‌است.
8.         حیوانات وستور و ستور وحشی
9.         (Arthur Emanuel Christensen) زاده ۱۹ ژانویه ۱۸۷۵ در کپنهاگ درگذشته ۳۱ مارس ۱۹۴۵ در کپنهاگ) ایران‌شناس، خاورشناس، لغت‌شناس و پژوهشگر معروف اهل دانمارک است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر