۱۳۹۴ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

جزوه ی جلسه ی هفتم حکمت هنر اسلامی.

به نام خدا



Ø     روش های پژوهش در هنر اسلامی
برای بررسی هنر اسلامی در تمدن و فرهنگ اسلامی قابلیت استفاده از رهیافت ها و روش های گوناگون تحقیق و پژوهش همچون تحلیل تاریخی، پدیدار شناسی، هرمنوتیک و امثال آن ها وجود دارد و بر اساس هر یک از شیوه ها می توان هنر اسلامی را تفسیر نمود.
هرچند نگاه به یک مسئله بر اساس چند روش زوایای پنهان مساله را آشکار تر ساخته و معرفت کاملتری را به همراه خواهد آورد، اما چه بسا نتایج متفاوتی را به همراه آورد، مثلا شیوه ی فهم و تفسیر عرفانی از هنر اسلامی و شیوه ی تفسیر غیر عرفانی از هنر اسلامی منتهی می شود.
مهمترین عامل در اختلاف نظر پیرامون هنر اسلامی مبتنی بر همین عنصر روش شناسی یا به تعبیر دیگر کاربرد روش های متفاوت باشد، از این رو بازسازی و روش شناسی شناخت هنر اسلامی و نقد و بررسی هر یک از آنها و میزان اهمیت و ارزشان در بررسی هنر اسلامی بسیار با اهمیت است.

3.       روش هرمنوتیک
واژه ی هرمنوتیک از ریشه ی یونانی فعل هرمنویینو اسم هرمینیا به معنی تاویل کردن، نظریه ای در باره فهم متون می باشد.
این واژه با لفظ هرمس هم ریشه است؛ هرمس خدای اساطیری یونانیان و رساننده ی پیام های خدایان، در ادبیات یونانی به منزله ی فردی است که با آشنایی با زبان خدایان موظف بود تا پیغام آنان را پس از فهمیدن و تفسیر زبانشان برای خود، به گونه ای توضیح دهد که به سطح فهم بشری آورده شود و دیگران نیز آن را بفهمند.
اصطلاح هرمنوتیک نزد فلاسفه در معنی همچوون رمزگشایی، تاویل و آشکار ساختن معنی متن در تمام جوانب ممکن آن فراسوی شرایط تاریخی، روش کشف معنی و دلالت معنایی، کشف معنی باطنی و لایه های درونی متن در پشت ظاهری و امثال آن تعریف شده است.
در فهم هرمنوتیک از یک اثر به مولفه هایی همچون نشانه(علامت یا پیام)، مفسر و مخاطب توجه گردیده و برای فهم دقیق آن به جهانی که فرد در آن می زید و آن را به وجود آورده است نزدیک می شویم و از این منظر فهم یک اثر در علوم انسانی نیازمند تفسیر است و نمی توان در آن همچون علوم طبیعی به سوی تبیین رفت.
در تفسیر هرمنوتیک از متن که به معنی پرده برداشتن از متن و محتوای آن و دسترسی به مفاهیم و معنی لایه های درونی پدیده و تفسیر عمیق تر از موضوع است، حقیقت مفاهیم و معنی که در ظاهر خود را نمی نمایاند و نیازمند فراروی از دلالت سطحی و ظاهری است با تعریف الفاظ و شرح کلمات قابل دسترسی نیست، بلکه باید مجال داد تا یک کلمه یا اثر هنری مدلول[1] خود را بنمایاند و ظهور یابد، به این معنی که یک پدیده از طریق خودش شناخته شود و خود برای ما پدیدار گردد و این نوعی پدیدار شناسی است که اندیشمندان هرمنوتیک به آن اعتقاد دارند.
طرفداران هرمنوتیک گاه در صدد هستند تا معنی اصلی و مرکزی متن یا اثر هنری را کشف کنند و معنی را در متن قطعی می دانند اما بعضی از وفاداران به این روش در صدد تاویل متن و توضیح روند فهم هستند و معنی را وابسته به خواننده ی متن می دانند، همچنین بعضی از آنان معتقدند که در یک متن باید به نیست و قصد مولف دست یافت و هدف از تفسیر هرمنوتیک این است که نیست مولف آشکار گردد؛ اما برخی دیگر به مرگ مولف قائل هستند و معتقدند باید به معنی باطنی متن دست یافت چه مولف و آفریننده ی اثر آن معنی را در نظر داشته باشند یا نه، مهم آن است که از یک متن چه مفاهیمی و معنی ای هر چند جدید به ذهن تاویل گر و مفسر آید.
از این منظر معنی متن وابسته به خوانش و فهم انسان است و معنی نهایی در متن وجود ندارد، بلکه معانی زیادی هست که هر بار به نحو تازه ای درک می شود و این خواننده است که معنای متن را تعیین می کند و وجه محتمل تری از آن را بیان می دارد. در واقع همیشه معنی سیال و جاری باقی می ماند و با فهم های متفاوت ابداع و کشف می گردد از این منظر متن همیشه از مولف مهمتر است، بر خلاف دیدگاه نخست که رسیدن به مقصود و نیست مولف و پرده برداری از آن اهمیت دارد.
از دیدگاه هایدگر حقیقت یک چیز آنی نیست که به ادراک حسی در می آید و نمی توان به حقیقت آن قرب پیدا نمود بلکه باید کوشش کرد تا به عالم درون و افق دید هنرمند نزدیک شد.
بررسی آثار هنری محدود به خودآگاه فردی نمی گردد، بلکه چه بسا پیش از آنکه اثر هنری انعکاسی از امیال و خواسته های آگاهانه هنرمند باشد بازتاب ناخودآگاه اجتماعی و فرهنگی خالق اثر است که در اثر هنری بازنمایانده شده است و بیش از آنکه سخن و تفسیر هنرمند مورد التفات باشد، ضمیر ناخودآگاه و جنبه ی ناهشیار او با تبیین و تفسیر اثر هنری بازنمایانده شده استو بیش از آنکه سخن و تفسیر هنرمند مورد التفات باشد، ضمیر ناخودآگاه و جنبه ی ناهشیار او با تبیین و تفسیر اثر هنری، مورد توجه قرار می گیرد.
جهان هنرمند از آن حیث برای ما قابل شناخت خواهد بود که با همزبانی در جهان او حضور و شرکت داشته باشیم، به طور مثال برای شناخت میدان نقش جهان اصفهان یا هر اثر دیگر باید به عالم و جهانی که معمار و طراح به آن تعلق داشته دست یافت، زیرا اثر با عالم و جهانی که سازنده متعلق به آن است سازگاری دارد و بیانی که از جهان درونی، به طوری که تفاوت معماری نقش جهان اصفهان به عنوان سمبول و نماد معماری عصر صفوی با کاخ گلستان بع عنوان سمبل و نماد عصر قاجار یا دیگر آثار معماری مدرن به جهت تفاوت زمانیش نیست، بلکه به جهت تفاوت جهان و تجربه ی زیست هنرمندانی است که آن ها را بنا نموده اند و این آثار تجلی هستی و جهان آنها محسوب می گردد؛ در واقع آثار هنری از جمله معماری، نقاشی، موسیقی، هنرهای تزئینی و امثال آن توسط هنرمند به گونه ای ساخته می شود که متناسب با وجود جهان او باشد و علایق و سلیقه های او در اثرش ظهور خواهد یافت.
جهان هر انسان که در آن می زید شامل مکان و سکونت گاه نیز می شود و معماری دارای عناصری با معنی است که به منزله ی روح مکان تلقی می شود و جهان انسان را متحقق می سازد؛ از این منظر معماری ارتباط وجودی با نیازهای انسانی دارد و معمار علاوه بر ساختن مکانی برای سکونت جسمانی و سرپناه به آرامش روحی، تجسم بخشی به معانی و تعامل با اندیشه ها و احساسات دیگران نظر دارد و آن اثر بیانی از موجودیت جهان کوچک اوست. مکان یک پدیده ی کلی و کیفی است که نمی توان آن را به هیچ یک از خصوصیات آن مثلا ارتباطات فضایی بدون از دست دادن طبیعت واقعی آن کاهش داد.... مکان بیش از هر چیز یک ساختار است، شبکه ای از ارتباطات که بیانگر جنبه های خاص آگاهی و تجربه ی انسانی است.
از جمله دشواری های موجود در تفسیر هرمنوتیک از هنر اسلامی، ابهام در افق دین هنرمند و عدم اشراف به گفته ها و اعتقادات تاریخی هنرمند است که مفسر را در نزدیک شدن به جهان هنر مند مسلمان با مشکل مواجه می سازد، مثلا تنوع نگرش عالمان علوم اسلامی از جمله فقها، عرفا، فیلسوفان و متکلمان به هنر، وجود دوره های متفاوت در تمدن اسلامی و عدم وضوح و عدم توافق جمعی عالمان دینی در حرمت و حلیت بعضی از هنرها، گرایش متنوع به هنر از جانب توده ی ملت، اشراف، شاهزادگان و یا عارفان نگرش متفاوت حاکمان در دوره های مختلف به هنر، تفاوت میان متون اسلامی و دوران اسلامی و مواردی از این دستفهمه از جمله عواملی است که فهم و تفسیر آثار اسلامی را سخت می سازد. دشواری های پیرامونی تاویل متن توعی ابهام و دشواری در فهم هرمنوتیک به وجود می آورد که هنر اسلامی هم از این امر مستثنی نیست.

            دکتر علی نیکویی







[1]  مضمون . مفاد. مقتضی . فحوی . مفهوم . مقصود. منظور. مراد. مستفاد. تفسیر. تاویل. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر